نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - امامزاده قاطول
نوید شاهد - مادر شهید "رمضانعلی دارابی" نقل می‌کند: «فرمانده به رمضانعلی که از سربازهای قدیمی و ارشدشون بود، مأموریت داد که با یکی از سربازها که تک‌فرزند خانواده‌اش بود، برای بچه‌های تأمین جاده، غذا ببرن. در برگشت به پایگاه، ماشین‌شون روی مین رفت و رفیقش تکه‌تکه شد و او هم از ناحیه فک، صورت و دست مجروح شد. مدتی بیهوش روی زمین افتاده‌بود ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۹۵۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۷

نوید شاهد - شهید "محمود نسیمی" فرزند حسین و سلطنت دوم شهریور ۱۳۴۱ در شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم تیر ۱۳۶۲ در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در امامزاده قاطول شهرستان زادگاهش به خاک سپردند. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، دست‌نوشته‌ای از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - خواهر شهید "محمود نسیمی" نقل می‌کند: «کاغذی لابه‌لای وسایلش بود. شعر روی آن معنای خیلی امیدوار کننده‌ای داشت. فهمیدم فال حافظ است. تعبیر فال این بود که تا چند روز بعد خبر خوشی می‌رسد. آخر هم تاریخ فال نوشته شده‌بود ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات به نقل از خواهر شهید جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" می‌گوید: «انار را برداشتم و گفتم: هر کس می‌خواد شهید بشه باید از این انار بخوره که این رو از بهشت آوردن. نمی‌دانم تأثير حرف من بود یا دانه‌های سرخ و شیرین انار، که بچه‌ها در یک چشم بر هم زدن انار را تمام کردند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات به نقل از برادر شهید جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" نقل می‌کند: «او پایش را توی یک کفش کرده‌ بود که می‌خواهد برود جبهه. از ما اصرار بود و از او انکار. بالاخره هم زیر بار نرفت. آن شب را تا صبح کنار مادر خوابیدم. نمی‌دانم بین آنها چه حرف‌هایی رد و بدل شد که صبح مادرم با رضایت کامل او را به جبهه فرستاد. فردای آن روز، محمود را از جلوی مسجد محل بدرقه کردیم. ۹ روز گذشت ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه زندگی‌نامه این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵